چندتا خاطره
یک ماه قبل تو ماشین نشسته بودیم و مامان جون هم باهامون بودن، بعد مامان جون گفتن مبینا ببین ماه داره باهامون میاد، شما هم گفتی نه ماه که با ما نمیاد احساس میکنیم که ماه داره با ما میاد. بعد مامان جون گفتن الان شب هست خورشید خانم خوابیده بعد شما گفتی نه خورشید که نمیخوابه!!! خورشید الان پیش عمو حسام اونور کره زمین هست. همچین بچه ی همه چی دانی داریم ما خلاصه مامان جون کلی ذوق کرده بودن از این جواب ها... مخصوصا اینکه عمویی که تا حالا ندیدی رو میشناسی و در موردشون حرف میزنی. چند شب پیش هم عمه ها و مامان جون مهمان ما بودن و تو با دخترا تو اتاقت مشغول بازی بودی و پسرها هم هرازگاهی می اومدن در اتاقتون و سربه سرتون میگذاشتن که ب...
نویسنده :
مامان و بابا
10:58